نميدانم چه ميخواهم بگويم ،
زبانم در دهان باز ،بسته است
در تنگ قفس بازست و ،افسوس
كه بال مرغ آوازم ،شكسته است !
غمي در استخوانم ميگدازد...
خيال ناشناسي آشنا رنگ
گهي ميسوزدم گه مينوازد.
بسيار زيبا بود .به اميد هرچه پر بارتر شدن آثار دوستان
ح.م.آشنا